املا

تصفیه‌حساب یا تسویه‌حساب؟

    ما حسابمان را با دیگران صاف می‌کنیم؛ یعنی با آنان تصفیه‌‌حساب می‌کنیم.‌ اما، در کارهای بانکی و امور مالی و حساب‌داری‌ها، معمولاً تسویه‌‌حساب می‌کنند. البته فرایندِ تصفیه‌حساب معمولاً بعد از تسویه‌حساب صورت می‌گیرد. 🕯 توضیح بیشتر: «تصفیه»، هم‌ریشه با «صاف»، یعنی صاف کردن و پالایش کردن، پالودن، پاک و خالص کردنِ چیزی (از …

تصفیه‌حساب یا تسویه‌حساب؟ ادامه »

ماضیِ نقلیِ گفتاری

بنویسیماین فیلم‌و چن بار دیده‌م.هنوز ناهار نخورده‌م.مونده‌م چی‌کار کنم.بچه‌ها هنوز نیومده‌ن. ننویسیماین فیلم‌و چن بار دیدم.هنوز ناهار نخوردم.موندم چی‌کار کنم.بچه‌ها هنوز نیومدن. نویسنده: بهروز صفرزاده

مبدأ و منشأ

  م + ب + د + أم + ن + ش + أ حرف پایانیِ دو واژهٔ «مبدأ» و «منشأ»، الف با همزه بر روی آن است نه الف و همزهٔ تنها. 🔹 گاهی می‌بینیم که این دو را به‌شکل «مبداء» و «منشاء» می‌نویسند. این شیوه درست نیست؛ چون الف و همزهٔ تنها ویژهٔ …

مبدأ و منشأ ادامه »

تیلیارد

📌 آیا می‌دانستید عددی به نام «تیلیارد» وجود ندارد؟📌 فهرست اعداد اصلیِ رایج در فارسی، از چهار تا بیست‌وپنج رقمی:هزار (سه صفر)میلیون (شش صفر)بیلیون (به آمریکایی: میلیارد) (نُه صفر)تریلیون (دوازده صفر)کوآدریلیون (پانزده صفر)کوینتیلیون (هجده صفر)سکستیلیون (بیست‌ویک صفر)سپتیلیون (بیست‌وچهار صفر) نویسنده: سید حمید حسنی

غامض

املای واژهٔ «غامض»، به‌معنی پیچیده و دشوار و همچنین سخنِ پیچیده و دشوار، با «غ» و «ض» است نه با «غ» و «ز». 🔸 گاهی، حتی بعضی خواص، به‌اشتباه و تحت تأثیرِ «غمزه»، این واژه را به‌صورت «غامز»* می‌نویسند. «غمزه» یعنی ناز و کرشمه با حرکاتِ چشم.🔸 نکتهٔ ۱: «غَمْضِ عین» اصطلاحی ادیبانه و تقریباً …

غامض ادامه »

قابل ندارد

فعل مرکب «قابل‌داشتن»، به‌معنی «قابل‌بودن» و «قابلیت داشتن»، از چند دهه پیش به‌کار می‌رود و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان و نباید آن را نادرست دانست. 🔹 این کاربرد را اهل زبان به‌طور طبیعی و براساس نیاز ساخته‌اند و به‌کار می‌برند. این فعل در زبان رسمی تقریباً هرگز به‌کار نمی‌رود، اما در ادبیات داستانی تاحدودی به‌چشم می‌خورَد. 🔹 …

قابل ندارد ادامه »

«مؤدی» یعنی چه؟

این روزها سخن از «مالیات» و سپاسگزاری دولت از «مؤدیان مالیاتی» است. واژهٔ «مؤدی» از کجا آمده و دقیقاً یعنی چه؟ 🔹 مؤدّی واژه‌ای‌ست که از زبان عربی کلاسیک به زبان فارسی راه یافته‌است. مؤدّی یعنی اداکننده، پرداخت‌کننده. 🔹 این واژه اسم فاعل از «تأدیه» به‌معنای پرداخت کردن و ادا کردن است. ازنظر ریشهٔ واژگانی، …

«مؤدی» یعنی چه؟ ادامه »

قوائد یا قواعد؟

کلمه‌ای که جمع «قاعده» است با «ع» نوشته می‌شود نه با همزه. «قوائد*» نادرست است. نویسنده: سید حمید حسنی

اعراب‌گذاری

«اِعراب» در اصل فقط به نوعِ حرکت یا سکونِ پایانِ کلمات در زبان عربی و مشخص‌کردنِ نقش نحویِ کلمات از این طریق می‌گفتند.در فارسی امروز، «اِعراب» تعمیم معنایی پیدا کرده و به همهٔ حرکات، سکون و تشدید اطلاق می‌شود.🕯 توضیح: به سایر حرکات و همچنین به سکون و تشدید در جاهایی غیر از انتهای کلمات، …

اعراب‌گذاری ادامه »

مکاتب، مکاتیب | ممالک، ممالیک

همه می‌دانیم که دو واژهٔ «مکاتب» و «ممالک» به‌ترتیب جمعِ «مکتب» و «مملکت»اند. اما «مکاتیب» جمعِ «مکتوب» است و «ممالیک» جمعِ «مملوک»؛ یعنی «مفاعیلْ» عموماً جمعِ «مفعول» است. نویسنده: سید حمید حسنی

× چگونه می‌توانیم به شما کمک کنیم؟