درست و نادرست و نقش دانش زبان‌شناسی در تحول ویرایش

 

زمانی که دانش زبان‌شناسی ــ به‌معنای نوینِ آن ــ بنیاد نهاده شد، دستور زبان و، به‌تبعِ آن، فن ویرایش کم‌کم دستخوش دگرگونی شد، رفته‌رفته از حالتِ سنتی و تجویزی فاصله گرفت، و شکلِ توصیفی به خود گرفت.
در دستور سنتی قواعد را می‌نوشتند، مثال‌ها را غالباً خود می‌ساختند، و همه را به اهل زبان می‌خوراندند و تجویز می‌کردند که چگونه بنویسند و حتی چه‌طور بگویند. اما، در دستور توصیفی، قواعد را از خودِ زبان، یعنی از نوشتار و گفتار، استخراج می‌کنند.
افزون بر آنچه گفتیم، تفاوت بنیادیِ دیگری میانِ تجویز و توصیف وجود داشت، و آن تفاوت در برخی تعاریفِ پایه است. برای مثال، در دستور سنتی، اجزای جمله و نقش‌های آن‌ها به «کلمه» محدود بود و مقولهٔ «گروه» یا وجود نداشت یا توجه جدی به ماهیتِ آن نمی‌شد.
در دستور توصیفی، مقوله‌های دستوری را با توجه به نقش‌های متفاوتِ آن‌ها در جمله و زنجیرهٔ گفتار تعریف می‌کنند نه به‌صورت مطلق و منفرد.

در دستور توصیفی، به‌جای «درست» و «غلط»، دو اصطلاحِ «خوش‌ساخت» و «بدساخت» را به‌کار می‌برند.

نویسنده: سید حمید حسنی

× چگونه می‌توانیم به شما کمک کنیم؟